"قانون اساسی برای همه"
دانستنيها از «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمّي داشت» [1]
*قربانعلی مهری مَتانکلایی
اشاره: سايت موسوم به «خبر خزر» بر آن شد در سلسله مطالبي به «بررسي اجمالي وضعيت كانديداهاي شاخص در همه حوزههاي انتخابيه استان مازندران» بپردازد. در نخستين قسمت، كانديداهاي حوزه انتخابيه «قائمشهر، سوادكوه،سوادكوه شمالي، جويبار و سيمرغ» را مورد بررسي قرار داده است و با درج عبارت «حقوقداني كه سالهاي متمادي در پايتخت مشاغل مهمي داشت ولي . . .»، درصدد توصيف و تعرفه اينجانب به عنوان آخرين و دوازدهمين كانديداي شاخص حوزه انتخابيه قائمشهر و . . .، بر آمد. ضمن تقدير و تشكر از اهتمام صاحب سايت به تحمّل زحمت در معرفي كانديداهاي احتمالي و با سپاس و امتنان از همه آنچه راجع به اينجانب بر صفحه مجازي به نگارش درآورد،بر خود واجب دانست به بهانه همراهي با جناب ايشان در امر خطير اطلاعرساني،كلماتي به اختصار به قلم آورد، اما نميدانم چرا ناخواسته،طولاني شد. از اين رو، و براي سهولت در ملاحظه، مطالب را در چهار بخش و البته طي مقالاتي جدا و متمايز از يكديگر، ابتدا ازطريق انعكاس در پايگاه اطلاع رساني به نشاني «www.ghorbanalimehri.ir» همراه با ارسال براي سايت «خبر خزر» و ديگر سايتها و سپس در صورت لزوم با انتشار در جرايد و مطبوعات جهت نقد و بررسي به سمع و نظر اصحاب معرفت ميرساند،تا چه در نظر آيد. و اما، مقالهي نخست، همراه با متن گزارش منتشره در سايت خبرخزر:
تفاوت است بين «نبيّ» و «متنبّي»، خواهيد پرسيد چرا؟ پس اين نوشتار را بخوانيد
طرح سه نكته
3.نكته اول: ، كلمه «خبر» در لسان عرب، از جهتي مترادف است با واژهي «نَبَأ».همنام با آغازين سورهي مباركه از سيامين جزء قرآن كريم.گزارشگر را نيز «مخبر» نامند. با قطع نظر از واژهي خبر كه در تعريف يا توصيف آن گفتهاند: «اَلْخَبَرُ يَحْتَمِلُ الصِّدْقَ وَ الْكِذْبَ»،يعني خبر به نفس خبر و گزارش بودن، ذو وَجْهَيْن است، ممكن است راست باشد يا دروغ. خبر آنگاه كه انطباق با واقع پيدا كند راست است و اِلا ناراست خواهد بود. بنابراين، دريافت خبر، شنونده را واميدارد با تحمّل زحمت درصدد پژوهش و تحقيق برآيد تا صحّت و سقم خبر را با ابزار در اختيار، مورد راستي آزمايي قرار دهد. بديهي است چنانچه گوينده يا سازنده خبر، برخوردار از حسن شهرت وسابقهاي نيكو باشد و ميزان بيطرفي و التزام خود در راستگوئيها را در مواقف و مقاطع گوناگون مكاني و زماني به اثبات رسانده باشد، در اين صورت، تحمّل بار كنكاش و پژوهش را به مراتب كاهش خواهد داد. و امّا اگر با جعل عنوانِ خبرنگار و خبرگزار و با طراحي خبري دروغ و بيمبنا، گزارش بسازد وانتشارش دهد، «عِرض خود ميبرد و زحمت ما ميدارد». و اما گفته شد، «نَبَأْ» خبر است،بنابراين، «نَبيّ» خبرآور است، نه خبرساز. كما اينكه «مُتَنَبّي» كه پيامبري است دروغين و اَداي انبياء را درميآورد،خبرساز است نه خبرگزار. چنين اعجوبهاي را نشايد گزارشگري صادق پنداشت. اين است فرق «نَبيّ» با «مُتَنَبّي» و همين است تفاوت «مخبر صادق» با «گزارشگر كاذب». قطعاً آقا يا خانم ارجمند و بزرگواري كه با راهاندازي پايگاه «خبر خزر» و متصدّیان محترم ديگر سايتهاي فعال در عصر انفجار اطلاعات، يك تنه بار زحمتِ ساختن و پرداختن خبر را بر خود هموار ميسازند، آرزويشان آن است در پرونده كاري خود و در پروراندن خبر، امير باشند نه اجير. نبي باشند نه متنبّي. امير كلام باشند نه اسير مقام. با تحمل زحمت خبررساني، باري از دوش مستمعين و مخاطبين خود بكاهند نه آنكه با وادار كردنشان به كند و كاو و تحقيق و پژوهش، باري بر بارشان بيفزايند.
4.نكته دوم: عموم مفسران بر اين باور اتفاق نظر دارند كه پنج آيه اول سوره مباركه «عَلَق»، نخستين آياتي است كه در غار حراء بر پيامبر(ص) نازل شد. اين آيات به دو نعمت بزرگ الهي اشاره دارد: يكي نعمت اصل آفرينش انسان كه در اين مورد با ديگر موجودات، مشترك است و ديگري نعمتي كه تنها مخصوص انسان است و آن عبارت است از علم و شعور و معرفت و حيات انساني كه خداوند اين نعمت را به وسيله قلم آموخت و با همين ابزار، علوم را به او ياد داد. در چهار آيه نخست سوره مباركه «الرّحمن»، علاوه بر خلقت انسان و «تعليم قرآن» كه ديگر نعمت بزرگ خداوند است، از نعمت «بيان» و سخنوري بعنوان خاصترين امتياز انسان و مشخصه او از ساير موجودات ياد ميشود. بنا به نظر اصحاب تفسير، «بيان» شامل استدلال، فكر، انديشه، خط و كتابت نيز ميگردد. نظر به اهميت نعمتهاي بزرگ «قلم، بيان، خط و نوشته» است كه خداوند در نخستين آيات از سوره مباركه «قلم»، هم به قلم سوگند ياد ميكند كه ابزار نگارش است و هم به آنچه از نوك قلم بر صفحه سفيد كاغذ تراوش ميكند كه حاصل و سرمايه قلمش نامند. يعني سوگند به آنچه از مافي الضّمير كه آدمي آن را از قلب و انديشه بر زبان جاري مي كند و با نقش آفريني بر صفحه كاغذ ماندگارش ميسازد. علاوه بر واژهي «اَلْبيان» در سوره مباركه الرحمن، دو حرف «الف و لام» در كلمه «القلم» در دو سوره عَلَق و قَلَم، علامت و نشانهاي است براي استغراق جنس. يعني واژه «القلم» اطلاق ميشود به هرآنچه وسيله نگارش است و انتشار. بنابراين، شامل مداد، قلم،وسايل چاپ، حروفچيني، فيلم و غيره ميشود. پس تمام رسانهها از صوتي، تصويري و نوشتاري كه اعم است از مكتوب و مجازي را شامل ميشود. چنين است كه خداوند نه تنها به ابزار نگارش، بلكه به دستآوردهاي حاصل از نگارش نيز سوگند ياد كرده است. چنين است كه ميفرمايد: « ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ»[قلم:1] همگان ميدانند اهتمام حقتعالي بر ياد كردن سوگند، دليل است بر عظمت و اهميت موضوع سوگند. پس بايد هم مواظب بيانمان باشيم و هم مراقب قلممان. حافظ عليه الرحمه در غزل378 چه نيكو ميسرايد:
«ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه کس سیه و دَلْق خود اَزرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم سِرّ حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم»
و مي افزايد:
«گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم»
5.نكته سوم: فلسفه شكلگيري كاغذ و قلم آنگونه كه در «قانون اساسي»، «قانون مطبوعات» و نشريات الكترونيكي مورد تأكيد قانونگذار قرار گرفته است عبارت است از تلاش براي تنوير افكار عمومي و بالابردن سطح آگاهيهاي مردمي. اما آنچه از فعاليتهاي مطبوعاتي و رسانهاي در قانون مجازات و بخشي از مواد مندرج در قانون مطبوعات، مورد نهي قانونگذار واقع شده است عبارت است از نشر اكاذيب، دادن نسبتهاي ناروا به اشخاص حقيقي و حقوقي، دامن زدن به ناامنيهاي اجتماعي و تشويش اذهان عمومي كه امري است مغاير با تنوير همان افكار. «بالابردن سطح آگاهيهاي عمومي در همه زمينهها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانههاي گروهي و ديگر وسائل ارتباط جمعي»، رسالتي است بزرگ كه قانونگذار اساسي برعهده اصحاب جرايد و رسانهها نهاده است. اين دستاورد آنگاه حاصل ميشود كه خبررساني «با رعايت موازين اسلامي و مصالح كشور» يعني بر اساس راستي و صداقت و به قصد خدمت بعمل آيد، اما چنانچه موادّ خبر برگرفته از دروغ، بهتان، تهمت، افتراء، نسبتهاي ناروا و مطالبي مغاير با موازين اخلاقي و مصالح ملي و مملكتي باشد چنين عملي را تنوير ننامند، بلكه تشويش بگويند كه بر اساس قوانين موضوعه، ارتكاب چنين اعمالي مستوجب تعقيب است و كيفر. تمامي جرايد و نشريات و رسانههاي مكتوب و مجازي، ازجمله پايگاه نوظهور اطلاعرساني «خبرخزر» قطعاً درصدد آنند تنوير نمايند نه تشويش بكارند.
و اما تتمّه مطالب در ادامه خواهد آمد. انشاءالله.
*«دبیر هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس»
چهار شنبه، 06 /08/ 1394
#نظرات خوانندگان
ارسال نظر جدید